زندگی را طلاق ندهید

  • علی اسفندیاری
  • سه شنبه ۱۶ آذر ۹۵
  • ۰۸:۳۶


"زندگی را طلاق ندهید"

این یعنی اینکه خودتون رو از خوشی های دنیا و زندگی محروم نکنید


در مقابل مشکلات، زانوی غم بغل نگیرید،

خودتون رو دوست داشته باشید و به خودتون و خواسته هاتون احترام بذارید

یادتان باشد بهترین دوست شما "تصویر ذهنی های خوب شما از خودتان"است

دیگران را دوست بدارید،حتی کسانی که با شما همراه و هم عقیده نیستند

از کسی متنفر نباشید که روزگارتان رنگ تنفر نگیرد و سیاهی جذب نکند .

از هیچکس توقعی نداشته باشید که جز دلگیری پیامدی به همراه ندارد

یادتان باشد که شاید کسی هم از شما توقعی دارد و شما نمیدانید!!!

پس زندگی را زندگی کنید...

چندان هم که فکر می کنید ، وقت نیست .


زنده ام یادم نکردی بر مزار من نیا

  • علی اسفندیاری
  • يكشنبه ۱۴ آذر ۹۵
  • ۱۴:۵۵


زنده ام یادم نکردی بر مزار من نیا

شیشه ی قلبم شکسته دست تو ای بی وفا



سنگ دل جرمم چه بودنامهربانی کرده ام؟

با من ِ دلخون شده نامهربانی پس چرا ؟



تا قیامت حال من خوش نیست چون ویرانه ام

درد بی درمان من هرگز نمی یابد شفا



مثل سربازی که در جنگی بدون اسلحه است

من پذیرفتم شکستم را فقط داند خدا



تو خود ِمن بودی من سایه ای دنبال تو 

هیچ میدانی که در حق خودت کردی جفا؟



این وصیت نامه ی سنگ صبور غصه ها 

زنده ام یادم نکردی بر مزار من نیا


جواد الماسی

همه چیز از یک رویا آغاز می شو

  • علی اسفندیاری
  • يكشنبه ۷ آذر ۹۵
  • ۱۱:۰۵


لئوناردو داوینچی در دوازده سالگی با خود این گونه پیمان بست ” روزی من یکی از یزرگ ترین هنرمندان تاریخ جهان خواهم شد و با شاهان زندگی خواهم کرد و همنشین شاهزادگان خواهم بود.” در رزوگاران قدیم پسرک جوانی زندگی می کرد که نامش ناپلئون بود. او هر روز ساعت ها در رویای خود به هدایت و رهبری ارتش خود می پرداخت و اروپا را فتح می کرد. بقیه این داستان را در تاریخ بخوانید. ” برادران رایت” از رویای پرواز به هواپیما رسیدند. رویای یک اتو مبیل ارزان برای هر نفر، هنری فورد را به خط تولید انبوه اتومبیل هدایت کرد. نیل آرمسترانگ حتی در کودکی هم با این رویا زندگی می کرد که روزی اثری از خود در صنعت  هوانوردی به جای بگذارد. در ماه جولای ۱۹۶۹ وی به عنوان نخستین انسان قدم به کره ی ماه گذاشت. همه چیز از یک رویا آغاز می شود. حامی رویای خود باشید. در ترانه ای آمده است:” اگر هرگز رویایی نداشته باشید، پس هیچ وقت هم رویایی که به حقیقت پیوسته باشد نخواهید داشت.”


منطق ماشین دودی

  • علی اسفندیاری
  • چهارشنبه ۲۱ مهر ۹۵
  • ۱۵:۳۱


یکی از دوستان ما که مرد نکته سنجی است، یک تعبیر بسیار لطیف داشت که اسمش را گذاشته بود: « منطق ماشین دودی». می گفتیم منطق ماشین دودی چیست؟ می گفت من یک درسی را از قدیم آموخته ام و جامعه را روی منطق ماشین دودی می شناسم.


 


وقتی بچه بودم، منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن وقتها قطار راه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران-شاه عبدالعظیم بود. من می دیدم که قطار وقتی در ایستگاه بود، بچه ها دورش جمع می شوند و آن را تماشا می کنند و به زبان حال می گویند: « ببین چه موجود عجیبی است!» معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود، با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به او نگاه می کردند تا کم کم ساعت حرکت قطار می رسید و قطار راه می افتاد. همین که راه می افتاد، بچه ها می دویدند، سنگ بر می داشتند و قطار را مورد حمله قرار می دادند. من تعجب می کردم که اگر به این قطار باید سنگ زد، چرا وقتی که ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمی زنند و اگر باید برایش اعجاب قائل بود، اعجاب بیشتر در وقتی است که حرکت می کند.این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم.

  


دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است، مورد احترام است. تا ساکت است، مورد تعظیم و تجلیل است. اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت، نه تنها کسی کمکش نمی کند، بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب می شود و این نشانه یک جامعه مرده است. ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلم هستند نه ساکت؛ متحرکند نه ساکن؛ باخبرترند نه بی خبرتر».


آدمهای ساده

  • علی اسفندیاری
  • سه شنبه ۲۰ مهر ۹۵
  • ۱۶:۴۸



 آدمهای ساده


بعضی آدم ها ساده و بی شیله پیله اند

بی هیچ پیچیدگی،

دوست دارند چون دلشان می گوید

دوست دارند چون گِل وجودشان از عشق است

به همین آسانی، به همین آسودگی...


نه سیاست این زمانه را از حفظند

نه طریق شکستن می دانند ونه خیانت سرشان می شود

نمی توانند لحظه ای بیش، دل چرکین باشند

از هر کسی که دلشان را می شکند،

زود یادشان می رود، زود فراموش می کنند. . .


لبخند که بزنی باز همانی می شوند که بودند،

اخم کنی مثل کودکانِ بازیگوش ِپشیمانی

که فکر می کنند مسبب تمام غصه های مادرشان

هستند، پناه میبرند به دامانِ اشک

که کار دیگری نمی دانند!


آدم های ساده !!!!

آن مثالِ ساده چه بود؟

"مثل خورشیدی که همیشه هست و از بس که هست

نمی بینیمش و یا

ماهی که روشنایی وجودمان از اوست و نمیشناسیمش!"

وجودشان همان خوشبختی است ،

اینهارا گفتم بدانی ، آن ها فقط یک بار اتفاق می افتند !



آدم های بزرگ آدم های متوسط آدم های کوچک

  • علی اسفندیاری
  • پنجشنبه ۱۵ مهر ۹۵
  • ۰۷:۴۱



آدم های بزرگ در باره ایده ها سخن می گویند

آدم های متوسط در باره چیزها سخن می گویند

آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند .


آدم های بزرگ درد دیگران را دارند

آدم های متوسط درد خودشان را دارند

آدم های کوچک بی دردند .


آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند

آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند

آدم های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند .


آدم های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند

آدم های متوسط به دنبال کسب دانش هستند

آدم های کوچک به دنبال کسب سواد هستند .


آدم های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند

آدم های متوسط پرسش هائی می پرسند که پاسخ دارد

آدم های کوچک می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند .


آدم های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند

آدم های متوسط به دنبال حل مسئله هستند

آدم های کوچک مسئله ندارند .


آدم های بزرگ سکوت را برای سخن گفتن برمی گزینند

آدم های متوسط گاه سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می دهند

آدم های کوچک با سخن گفتن بسیار، فرصت سکوت را از خود می گیرند



کدام دوست داشتن و کدام دوستت دارم

  • علی اسفندیاری
  • چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
  • ۲۲:۲۰



دوست داشتن را باید دید از چه نوع دوست داشتنی است!

آیا مانند شیر است که آهو دوست دارد وگربه که موش دوست دارد!


باید دید وقتی کسی میگوید دوستت دارم آیا معنی اش اینست که میخواهد ما را خرج خودش کند و ما را بخورد و ما را به مصرف خودش برساند


یا دوستت دارم به این معنی است که تو دوست من هستی و خاطرت پیش من عزیز است و اگر کاری داشتی برایت انجام میدهم اگر بیمارشدی تا صبح برای تو بیدار میمانم.



قصه ها
برای "بیدار کردن" ما
نوشته شدند ؛
اما تمام عمر
ما برای "خوابیدن"
از آن ها استفاده کردیم ...!