- علی اسفندیاری
- پنجشنبه ۱۸ آبان ۹۶
- ۲۰:۰۰
میدونستم دخترای این دوره زمونه خیلی پر رو شدن تاجایی که این روزا اگه تو تاکسی بشینی و یه دختر کنارت جوری میشینه که ما پسرا باید خودمونو جمع کنیم اگه هم گوشی دست مون باشه خیلی راحت سرشونو میکنن توشو میخونن اگه هم یه جوک باحال ببینن میگن ههههههه خیلی باحال بود واسه من بفرست
اما این دختره که میخوام بگم دیگه نوبرشه
همسایه ما یه پسر داره به اسم کمیل
کمیل با دختر داییش ازدواج کرده و یه دختر 3_4 ساله داره
مورد داشتیم یه دختره که اصلا نمیفهمم فازش چی بودهههه
یه جعبه شیرینی برداشته رفته در خونه اینا
خانومش درو باز کرده ایشون بهش گفته من از شوهرت خوشم اومده میخوام ازش خواستگاری کنم اومدم همین الان بهت بگم که بعدا تو زندگی مون دخالت نکنی
این دختره ساده هم سرخ شد زبونش بند اومد نمیدونست چی بگه اونم هی داشت میگفت تا اینکه صغرا خانوم از نانوایی میومد دید این زنه داره ازین حرفا میزنه دادو بیداد کرد گم شو ورپریده بیحیاو.....اون دختره هم گفت که بهت مربوط نیست و کار به جارو جنجال کشید و همسایه ها اومدن و خلاصه اون دختره رفت ولی هنوزم زنگ میزنه خونشون و خیلی سمجه
وقتی مادرم داشت تعریف میکرد شاخ در آوردم
ما پسرا اگه از دختری خوشمون بیاد رومون نمیشه بریم به پدرش بگیم از دخترتون خوشم اومده به پدر مادرمون میگیم اونا میرن بهش میگن ولی این دختره رفته به زنش گفته میخوام از شوهرت خواستگاری کنم تو زندگی مون دخالت نکن