نیمه کاره ماندن

  • علی اسفندیاری
  • سه شنبه ۲۳ آذر ۹۵
  • ۰۵:۰۱

...


نیمه کاره ماندن بنظرم یک نوع برزخ است،

یک حالتی مثل روز اول سرما خوردگی که نمیدانی حالت خوب است یا بد؟

داشتم فکر میکردم به اینکه ما آدم ها در زندگی مان چقدر نیمه کاره داریم ، 

بالاخره که چه ؟ یک روزی باید بنشینیم یک لیوان چای برای خودمان بریزیم و آن شکلات نود هفت درصدی که توی طبقه ی پاینی جا تخم مرغی توی یخچال است را باز کنیم و برویم لب پنجره ، بنشینیم و همانطور که تلخی چای و شکلات را مزمزه میکنیم و به این فکر کنیم که در زندگی مان چقدر نیمه کاره داریم که دارند زیر خروار خروار سال های از دست رفته خاک میخورند و نیمه کاره تر و نیمه کار تر میشوند .

آدمی یکجا باید بنشیند و فکر کند که چقدر تاوان داده است برای این نیمه کاره های زندگی اش ؟

چقدر بهایش سنگین بوده و خودش هرگز به آن فکر هم نکرده است ، به این فکر کند که اصلا این روزگار لامصب چطور پیش رفت که فولان نیمه کاره در زندگی اش نیمه کاره ماند!

به مانند یک فرزند آن ها را به دنیا آوردیم، شروع شان کردیم و بعد بدون آنکه حتی بفهمیم دستشان را مابین راه ول کردیم و آن ها را رها کردیم به امان خدا و آنها در کوران زمان نیمه کاره تر و نیمه کاره تر شدند و ماندند .

خوب و منصفانه که نگاه کنیم 

ما آدم ها خورجینمان پر است از نیمه کاره ها ، روابط نیمه کاره، احساسات نیمه کاره ، دوست داشتن های نیمه کاره، علایق نیمه کاره ، آدم های نیمه کاره، خوشحالی های نیمه کاره و خاطرات نیمه کاره!

نیمه کاره ماندن مسئله ای است غمگین..

نیمه کاره ها نه شروع میشوند و نه تمام

در یک بعد از زمان گیر میکنند و بعد برایشان نه پای رفتن میماند و نه پای برگشت..

و هیچ چیزی بدتر از نیمه کاره ماندن نیست.



  • نمایش : ۳۰۷
  • من .
    بسیار زیبا و قابل تامل بود 
    ساقی ...
    کارای نیمه کاره واقعا کلافه کننده اس
    آدمو دیوونه میکنه
    بانوچـ ـه
    نقطه ی شروع سرگردانی ها و کلافگی ها همین نیمه کاره ها هستن...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    قصه ها
    برای "بیدار کردن" ما
    نوشته شدند ؛
    اما تمام عمر
    ما برای "خوابیدن"
    از آن ها استفاده کردیم ...!