داستان اموزنده ترس

  • علی اسفندیاری
  • يكشنبه ۱۴ آذر ۹۵
  • ۲۱:۱۷

ترس 


شیرها روش خاصی برای شکار دارند.

آنها از افراد سالخورده و بی چنگ و دندان برای شکار استفاده می کنند به این ترتیب که دسته ی شیرها، بز کوهی را در دره ای تنگ و باریک به دام می اندازند. شیرهای جوان در یک سمت و شیرهای پیر در سمت دیگر دره جمع می شوند. شیرهای پیر با آخرین توان با صدای بلند غرش می کنند و حیوانات درون مسیر با شنیدن صدای غرش به جهت مخالف می دوند و یکراست به دام شیرهای جوان منتظر می افتند.

حکایت ما نیز چنین است اگر به سمت ترس های خود برویم آسیبی به ما نخواهد رسید بلکه این فرار است که ما را به دام می اندازد.


اکنون ببینید در زندگی از چه می ترسید.

ببینید در خودتان از چه می ترسید.

با چشم باز و قلبی گشوده به درون

ترس خود نفوذ کنید ، خواهید دید ترس همچون اتاقی خالی است .

ترس فقط به اندازه ی اجتناب شما قدرتمند است .

هر چه بیشتر از ترس روی گردانید و نخواهید که در آغوشش کشید ، قدرت بیشتری به آن می بخشید.


دیل کارنگی می گوید:

بشر آنقدر که از ترس حوادث اتفاق نیفتاده در آینده در رنج است ،از خود آن اتفاق آنقدر رنج نبرده است.

ترست را در آغوش بکش.


  • نمایش : ۲۰۹
  • لا نتوری
    همینه که میگن ترس برادر مرگ هست
    Bahar Alone
    اسمتون علی اسفندیاری؟؟؟
     بله 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    قصه ها
    برای "بیدار کردن" ما
    نوشته شدند ؛
    اما تمام عمر
    ما برای "خوابیدن"
    از آن ها استفاده کردیم ...!