داستان اموزنده چرا عصایت را برعکس گرفته ای؟

  • علی اسفندیاری
  • پنجشنبه ۴ آذر ۹۵
  • ۱۳:۰۰

مجلس میهمانی بود......

پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود... 

اما وقتی که بلند شد، عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد.....

و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت...

دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده.....

به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت:

پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟!      

پیر مرد آرام و متین پاسخ داد:

زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود.....

مواظب قضاوتهایمان باشیم....

چه زیبا گفت دکتر شریعتی: 

برای کسی که میفهمد 

هیچ توضیحی لازم نیست

        و

برای کسی که نمیفهمد

هر توضیحی اضافه است

آنانکه میفهمند

عذاب میکِشند

         و

آنانکه نمیفهمند

عذاب می دهند

مهم نیست که چه "مدرکی" دارید

مهم اینه که چه "درکی" دارید..


قضاوٺــــــــــ ممنــــــــــوع


  • نمایش : ۲۰۳
  • ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    قصه ها
    برای "بیدار کردن" ما
    نوشته شدند ؛
    اما تمام عمر
    ما برای "خوابیدن"
    از آن ها استفاده کردیم ...!