ما ساده‌های بی‌نوا

  • علی اسفندیاری
  • جمعه ۳ دی ۹۵
  • ۲۰:۳۴

...📝

👌🏻چقدرخوبه این 👌🏻

.

ما هیچ‌وقت از اوناش نبودیم که هم‌زمان با هفت نفر تیک بزنیم. با پنج نفر تو رابطه باشیم. با هشتادتا دوست مجازی معاشقه کنیم. شصت تا گوشی داشته باشیم تا بتونیم بپیچونیم آدما رو و دودره کنیم. ده تا ایمیل داشته باشیم و فیک آی‌دی و پروفایل‌های طاق و جفت که باهاش خلق خدا رو سرکار بذاریم، جاسوسی کنیم، زاغ سیا چوب بزنیم. ویرمون که گرفت بیفتیم به کد نوشتن و هک کردن. یه شعر رو برای هزارتا مخاطب بخونیم و بگیم این مال توئه. کلی دروغ و دغل تو آستین‌مون باشه. یه خروار داستان و سناریو پر شال‌مون که هروقت اوضاع بی‌ریخت شد یه خوب‌شو رو کنیم و شر رو بخوابونیم. از هرجا که دست‌مون رسید ایده و حرف و نظم و نثر بدزدیم تا به وقت‌ش خودمون جذاب‌تر جلوه بدیم.

ما از اوناش نبودیم. لازم نبوده باشیم. ما همین که بفهمیم کی هستیم و چی هستیم و پی چی‌یم کافی‌مونه. دنبال دردسر خارج از خودمون نیستیم. همین علامت سوال گنده به اندازه کافی سنگینی می‌کنه. بار عذاب وجدان‌مون که نکنه کسی برنجه، نکنه دلی بشکنه، نکنه خاطری آزرده شه بسه‌مونه.

قصه‌های ما سرراسته. ماها همونایی هستیم که همیشه بودیم و انتخاب شدیم. تا آخرم موندیم. آخه اهل رفتن نیستیم. اهل خراب کردن و ترک کردن و شکستن و شکافتن. ماها اهل ساختنیم، اهل دوختن، درست کردن، اهل رفو! اما بازم هروقت یه چیزی خراب می‌شه می‌گیم حتما ایراد از منه. حتما من آدم بدی‌م. حتما تقصیر منه که این‌طوری شد.

ماها سریع خش برمی‌داریم. کدر می‌شیم. تار می‌شیم. مث کف دست‌یم. خط زیاد داریم ولی هیچ‌کدوم‌ش کار خودمون نیست. واسه خاطر همینم طعمه‌های خوبی می‌شیم برا ذهن‌های مریض. برا اونایی که دنبال خالی کردن عقده‌هاشونن. آخر کارم همیشه ماییم که متهمیم. متهمیم به دروغ و خیانت و شک و بدبینی و پارانویا...

ما ساده‌های بی‌نوا...

وجه مشترک اصلی ماها حماقت اسطوره‌ای‌مونه. ماها درس نمی‌گیریم. چون یه چیزی ته دل‌مون سوسو می‌زنه. پت پت می‌کنه. یه موجود نرم و سبک که موقع اتفاق جدید میاد سروقت‌مون و دم گوش‌مون بال بال می‌زنه که آروم بگه: این بار -حتما - فرق می‌کنه!

ما ساده‌های امیدوار...

ما ساده‌های رو به انقراض

اما شماها عذاب‌وجدان نگیرین. ما قوی‌تر از اونی هستیم که به خاطر شما تموم شیم. ما با یه چیز خیلی جدی‌تر از بین می‌ریم. یه چیز قدرت‌مند و سمج. آره. درسته. همون امید لعنتی ما رو منقرض می‌کنه.



  • نمایش : ۲۳۳
  • ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    قصه ها
    برای "بیدار کردن" ما
    نوشته شدند ؛
    اما تمام عمر
    ما برای "خوابیدن"
    از آن ها استفاده کردیم ...!